آموزش جنسی، آموزش مسائل مربوط به جنسیت انسانی، از جمله روابط و مسئولیتهای احساسی، آناتومی جنسی انسانی، فعالیت جنسی، بازتولید جنسی، سن رضایت، سلامت باروری، حقوق تولید مثل، رابطه جنسی سالم، کنترل تولد و رعایت جنسیت است. آموزش جنسی که تمام این جنبهها را پوشش میدهد، به عنوان آموزش جامع جنسی شناخته میشود. راههای مشترک برای آموزش جنسی، والدین یا مراقبین، برنامههای مدرسه رسمی و کمپینهای بهداشت عمومی هستند. بهطور سنتی، در بسیاری از فرهنگها اطلاعاتی در مورد مسائل جنسی به نوجوانان داده نشدهاست و بحث در مورد این موضوعات به عنوان تابو مطرح شدهاست. چنین دستورالعمل، همانطور که داده شد، بهطور سنتی به والدین کودک منتهی شد و اغلب این تا قبل از ازدواج فرزند از بین رفت. اما جنبش پیشرفت تحصیلی اواخر قرن نوزدهم، به معرفی «بهداشت اجتماعی» در برنامه درسی مکتب آمریکای شمالی و ظهور آموزش جنسی مبتنی بر مدرسه منجر شد. علیرغم مراحل اولیه تحصیلات جنسی در مدارس، اکثر اطلاعات مربوط به مسائل جنسی در اواسط قرن بیستم به صورت غیررسمی از دوستان و رسانهها به دست آمد و بسیاری از این اطلاعات کمبود یا تردید داشتند، دوره بعد از بلوغ، زمانی که کنجکاوی در مورد مسائل جنسی شدیدتر بود. این کمبود با افزایش بروز حاملگیهای نوجوانی، به ویژه در کشورهای غربی پس از دهه ۱۹۶۰ افزایش یافت. برنامههای آموزش جنسی به عنوان بخشی از تلاشهای هر کشوری برای کاهش چنین حاملگی، در ابتدا بر مخالفت شدید والدین و گروههای مذهبی قرار گرفت. شیوع ایدز به احساس جدیدی از فوریت آموزش تعلیم و تربیت جنسی پرداختهاست. در بسیاری از کشورهای آفریقایی، جایی که ایدز در سطح همه گیر قرار دارد، اکثر دانشمندان به عنوان یک استراتژی بهداشت عمومی حیاتی تربیت جنسیتی را نشان میدهند. بعضی از سازمانهای بینالمللی نظیر برنامهریزیهای والدین، برنامههای آموزشی گسترده جنسی دارای مزایای جهانی هستند مانند کنترل ریسک بیش از حد جمعیت و پیشرفت حقوق زنان (همچنین نگاه کنید به حقوق تولید مثل). استفاده از کمپینهای رسانههای جمعی گاهی به سطح بالایی از «آگاهی» همراه با دانش عمیق سطح از انتقال HIV است.
بخشهای مهمی از مشکلات رفتاری افراد در حوزهٔ مسائل جنسی بزرگسالی، ریشه در فقدان تربیت جنسی دوران کودکی و نوجوانی دارد. کلمهٔ تربیت بهمعنی زمینهسازی برای رشد تدریجی و هماهنگ تمام استعدادهای درونی یک انسان است. هدف اصلی در تربیت جنسی کودکان، کمک به حفظ سلامت جنسی آنهاست. واقعیت این است که مهمترین مربی هر کودکی در طول زندگیاش والدین او هستند. اگر والدین مسئولیت تربیت جنسی فرزندانشان را نپذیرند، دیگران این کار را انجام خواهند داد و آنگاه خطرات بسیار جدی کودکان را تهدید خواهد کرد. برخی از مهمترین اصول ناظر بر آموزش جنسی کودکان موضوعاتی است مانند: کنترل رفتارهای جنسی در محیط خانواده، رعایت مسائل اخلاقی در تعامل با فرزندان، نظارت والدین بر رسانههای در اختیار فرزندان، ارائه پاسخ مناسب به سؤالات جنسی فرزندان، صحبتکردن با کودکان دربارهٔ بلوغ جنسی، صحبتکردن درخصوص عوارض روابط ناسالم جنسی و آگاهکردن فرزندان نسبت به سوءاستفادههای جنسی. والدین در صورتی میتوانند تربیت جنسی کودکان را بهدرستی انجام دهند که آموزشهای لازم در این زمینه را پشت سر گذاشته باشند؛ به خاطر داشته باشید که تربیت جنسی کودکان، مقدمهٔ تربیت جامع و کامل آنهاست.[۱]
تعاریف
[ویرایش]برت (Burt) آموزش جنسی را به عنوان مطالعه خصوصیتهای این دو موجود تعریف میکند: یک مرد و زن. چنین خصوصیتهایی جنسیت شخص را تشکیل میدهند. جنسیت جنبه مهمی از زندگی یک جاندار انسان است، و تقریباً همه مردم، از جمله بچهها میخواهند در مورد آن بدانند. آموزش جنسی شامل تمام حدود آموزشی ای میشود که - صرف نظر از شیوه خاصی که استفاده میشود - میتوانند دربارهٔ جنسیت باشند. او در ادامه گفت که آموزش جنسی به جهت محافظت، گسترش زایمان، بهبود و توسعه خانواده بر اساس ایدههای اخلاقی پذیرفته شدهاست.[۲]
منابع
[ویرایش]- ↑ «تربیت جنسی کودکان». موسسه آموزشی علوی. دریافتشده در ۲۰۲۱-۱۰-۲۰.
- ↑ Referred in paper by Jeanette De La Mare. October 2011.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Sex education». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۱.