ژنرال شو رنگویی(چینی سنتی:薛仁貴) با نام رسمی شو لی(薛礼) با نام ادبی رنگویی،[۱] یک ژنرال نظامی چینی در اوایل دودمان تانگ بود. او به دلیل سوابق متواضع، توانایی های فرماندهی برجسته، قدرت و شجاعت در نبرد یکی از شناخته شده ترین ژنرال های نظامی زمان خود است. او در طول زندگی حرفهای خود در مبارزات موفقیتآمیز علیه بقایای خاقانات ترک غربی و گوگوریو شرکت کرد و تنها یک نقص بزرگ در کارنامهاش داشت و آن لشکرکشی علیه امپراتوری تبت در سال ۶۷۰ میلادی بود، جایی که ژنرال دیگری در ارتش خود از گوش دادن به توصیههای شو امتناع ورزید. پیشاپیش حمله کرد و باعث شد بخشی از ارتش تلف شود.
ژنرال شو رنگویی رنگویی | |
---|---|
نام بومی | 薛仁貴 |
نام تولد | شو لی |
زاده | ۶۱۴ میلادی چین سویی |
درگذشته | ۶۸۳ میلادی |
وفاداری | دودمان تانگ |
شاخه نظامی | ارتش |
درجه | ژنرال |
جنگها و عملیاتها | جنگ های گوگوریو–تانگ |
در زمان امپراتور تایزونگ
پدرش شو گویی در یونگمون، جیانگجو به دنیا آمد.[۲] میگویند در کودکی فقیر بوده و از راه کشاورزی امرار معاش میکرد.
شو رنگویی در سال ۶۱۴ میلادی در زمان امپراتور یانگ متولد شد، اما فعالیتهای اولیه او ثبت نشد، به جز اینکه همسرش نام خانوادگی لیو(柳) داشت. میگفتند فقیر بود و کشاورز بود.[۳]
در حدود زمانی که دومین امپراتور دودمان تانگ، امپراتور تایزونگ، قرار بود در سال ۶۴۴ میلادی لشکرکشی بزرگ علیه گوگوریو به راه بیندازد، شو به ملاقات ژنرال ژانگ شیگوی(張士貴) رفت تا برای ارتش داوطلب شود. هنگامی که او به جبهه رسید، در موقعیتی که ژنرال لیو جونانگ(劉君卬) توسط نیروهای گوگوریو محاصره شده بود، شو برای نجات ژنرال لیو رفت و او توانست فرمانده گوگوریو را بکشد و سر فرمانده گوگوریو را به زین او آویزان کند. پس از این ماجرا، او شروع به کسب شهرت کرد و به درجه افسری رسید. زمانی که امپراتور تایزونگ آماده حمله به قلعه آنسی گوگوریو بود. در سال ۶۴۵ میلادی و با ارتش امدادی بزرگی مواجه شد که توسط تمانگنیجی(نایب السلطنه) گوگوریو، یون گهسومون، به فرماندهی ژنرال های گو یونسو و گو هیجین فرستاده شده بود. امپراتور تایزونگ از افسرانش خواست تا نیروهای گوگوریو را دفع کنند. شو، علیرغم درجه نظامی پایینی که داشت، معتقد بود که قدرتمند است و میخواست درندهگی خود را نشان دهد، تصمیم گرفت رهبری این حمله را بر عهده بگیرد. او یک زره سفید پوشید و خود را به یک جی و دو کمان مسلح کرد، به شدت غرش کرد و به نیروهای دشمن حمله کرد و هیچ کس از ارتش گوگوریو نتوانست او را متوقف کند، بقیه افسران تانگ سپس به دنبال او رفتند و به خط دشمن حمله کردند. همانطور که شو در خط مقدم با تعداد زیادی از نیروهای دشمن جنگید، تلفات زیادی به سربازان گوگوریو وارد کرد. تایزونگ ۴٫۰۰۰ سرباز نخبه را نیز وارد نبرد کرد، تشکیل ارتش گوگوریو شکست، حداقل ۲۰٫۰۰۰ سرباز گوگوریو کشته شدند و ۳۶٫۸۰۰ سرباز از جمله ژنرال های آنها گو یونسو و گو هیزین تسلیم شدند. در بحبوحه نبرد، امپراتور تایزونگ، شو را از دور دید و از خدمتگزارانش پرسید: "آن مرد با زره سفید کیست؟" و گفته شد که شو است. امپراتور تایزونگ شو را به حضور خود فرا خواند و به او طلا و ابریشم اعطا کرد و همچنین به او عنوان عمومی داد.
امپراتور تایزونگ شو رنگویی را به یکی از ژنرال های فرمانده گاردهای امپراتوری تبدیل کرد.
در زمان امپراتور گائوزونگ
پس از مرگ امپراتور تایزونگ در سال ۶۴۹ میلادی، پسرش لی شی جانشین او شد (به عنوان امپراتور گائوزونگ)، و در چند سال اول سلطنت امپراتور گائوزونگ، به نظر می رسید که شو رنگویی یک ژنرال فرمانده برای گاردهای امپراتوری باقی بماند. در سال ۶۵۴ میلادی ، زمانی که امپراتور گائوزونگ در حال بازدید از کاخ وانیان بود، طوفان بزرگی رخ داد. در شب ۲۲ ژوئن[۴] باران شدیدی بارید و سیل ناگهانی بر دروازه ژوآنوو کاخ وانیان فرود آمد. نگهبانان امپراتوری همگی فرار کردند، اما شو رنگویی این کار را نکرد و در عوض از دروازه بالا رفت و با صدای بلند در داخل کاخ فریاد زد تا به امپراتور هشدار دهد. امپراتور گائوزونگ به سرعت از تخت خود خارج شد و تا آنجا که می توانست بالا رفت و در مدت کوتاهی آب به اتاق خواب او سرازیر شد و این سیل حدود ۳٫۰۰۰ نفر از ساکنان شهرستان لینیو را که کاخ در آن قرار داشت و نگهبانان امپراتوری را کشت. پس از آن، امپراتور گائوزونگ به شو رنگویی گفت: "تنها با تماس تو است که از غرق شدن اجتناب کردم و از این رو می دانم که تو یک رعایای وفادار هستی." او یک اسب به شو رنگویی داد.
در سال ۶۵۷ میلادی، زمانی که ژنرال سو دینگفانگ به شابولو خاقان آشینا هلو از خاقانات ترک غربی حمله کرد، شو رنگویی پیشنهادی ارائه کرد که اگر همسر و فرزندان رئیس یکی از قبایل تشکیل دهنده خاقانات ترک غربی، قبیله نیشو باشند. که به ویژه از آشینا هلو حمایت نمی کرد اما پس از گروگان گرفتن آشینا هلو همسر و فرزندانش مجبور به تبعیت شد، قرار بود توسط نیروهای تانگ دستگیر شوند تا بلافاصله آزاد شوند تا رئیس نیشو تسلیم تانگ شود. هنگامی که امپراتور گائوزونگ این پیشنهاد را تأیید کرد، رئیس نیشو در واقع به ارتش تانگ پیوست. سو دینگفانگ پس از آن توانست آشینا هلو را شکست داده و اسیر کند.
منابع
- ↑ jimao day of the 2nd month of the 2nd year of the Yongchun era, per vol. 5 of Old Book of Tang
- ↑ 《신당서(新唐書)》
- ↑ (妻柳曰:“夫有高世之材,要须遇时乃发。今天子自征辽东,求猛将,此难得之时,君盍图功名以自显?富贵还鄕,葬未晩。”) Xin Tang Shu, vol.111
- ↑ 兩千年中西曆轉換 (به چینی سنتی). Academica Sinica. Archived from the original on 12 March 2022. Retrieved 5 July 2024.