«چوپان خوک» | |
---|---|
اثر هانس کریستین آندرسن | |
![]() تصویری از چوپان خوک، اثر ویلهلم پدرسن، نخستین تصویرگر آندرسن | |
کشور | دانمارک |
زبان | دانمارکی |
ژانر(ها) | قصه پریان |
انتشار | |
منتشرشده در | افسانهها برای کودکان، مجموعهٔ جدید، جزوهٔ سوم |
تاریخ نشر | ۲۰ دسامبر ۱۸۴۱ |
چوپان خوک یا چوپان گله خوکها (دانمارکی: Svinedrengen) داستانی از هانس کریستین آندرسن است که نخستینبار در سال ۱۸۴۱ در کپنهاگ، دانمارک منتشر شد. این افسانه دربارهٔ شاهزادهای است که برای به دست آوردن عشق یک شاهدخت مغرور، خود را به شکل چوپان گله خوکها درمیآورد. داستان در قالب افسانه ادبی نوشته شده و یکی از مشهورترین آثار آندرسن بهشمار میرود.[۱][۲][۳][۴]


داستان
[ویرایش]روزی روزگاری شاهزادهای بود که در یک پادشاهی کوچک اما باشکوه زندگی میکرد. او تصمیم میگیرد با دختر امپراتور ازدواج کند. به همین منظور دو هدیهٔ گرانبها برایش میفرستد: یک گل سرخ جادویی که تنها هر پنج سال یکبار شکوفه میدهد و عطری دلانگیز دارد، و یک بلبل که زیباترین آواز را میخواند.
شاهدخت با دیدن جعبهها، ابتدا خوشحال میشود، اما وقتی درمییابد که گل و بلبل طبیعیاند، و مصنوعی یا ساخت دست انسان نیستند، از آنها رویگردان میشود و هدیهها را رد میکند. شاهزاده، ناراحت اما مصمم، خود را چوپان خوک جا میزند و از امپراتور میخواهد به او کاری بدهد. امپراتور، بیخبر از هویت واقعی او، او را به عنوان چوپان خوک در قصر استخدام میکند.
چوپان خوک در کلبهاش وسیلهای جادویی میسازد: دیگی که هنگام جوشیدن موسیقی مینوازد. وقتی شاهدخت صدای موسیقی را میشنود، علاقهمند میشود و حاضر میشود برای داشتن آن، ده بوسه به چوپان خوک بدهد.
چند روز بعد، او وسیلهای دیگر میسازد که آهنگهای رقص مختلفی را پخش میکند. این بار شاهدخت صد بوسه میدهد تا آن را صاحب شود. اما پادشاه که شاهد این صحنههاست، خشمگین میشود و دخترش را به خاطر این کارهای سبکسرانه از قصر بیرون میاندازد.
در همین هنگام، چوپان خوک چهرهٔ واقعی خود را نمایان میسازد و به شکل یک شاهزادهٔ شایسته ظاهر میشود. او به شاهدخت میگوید: «تو حاضر نبودی یک گل یا آواز بلبل را به خاطر عشق بپذیری، اما برای بازیچهها به یک چوپان خوک بوسه دادی. سزاوار عشق من نیستی!» سپس او را ترک میکند و شاهدخت، تنها و غمگین، پشت دروازه قصر میماند و آواز غمگینی میخواند.
تحلیل ادبی
[ویرایش]داستان «چوپان خوک» به نقد غرور و تجملپرستی در طبقات اشرافی میپردازد. برخلاف بسیاری از افسانههای فولکلور که در آنها شاهزاده و دختر در پایان به وصال میرسند، آندرسن پایانی واقعگرایانهتر و عبرتآمیز برگزیده است. شاهدخت، به خاطر نادیده گرفتن زیباییهای طبیعی و اصالت عشق، عشق و جایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد.
این داستان از لحاظ ساختاری در ردهٔ نوع ۸۵۰ شاخص آرنه-تامپسون-اوتر (ATU 850) قرار میگیرد که «نشانههای تولد شاهدخت» نام دارد. در برخی نسخههای مشابه در سنتهای اسلاوی، چوپان با نوازندگی حیواناتی را به رقص درمیآورد و شاهدخت در ازای دیدن آن، نشانههای بدنش را نشان میدهد.
منابع مشابه
[ویرایش]آندرسن این داستان را از آثار فولکلور الهام گرفته، اما آن را با سبک خاص خود بازآفرینی کرده است. داستانهای مشابهی مانند «پادشاه ریش منقار» از برادران گریم و داستان «دختر مغرور» در پنتامرونه اثر باسیل نیز از تمهایی مشابه استفاده کردهاند، اما در بیشتر آنها شاهدخت در پایان توبه میکند و با شاهزاده ازدواج میکند. در حالیکه در نسخهٔ آندرسن، پایان تلختر است.
اقتباسها
[ویرایش]صحنهای و تئاتری
[ویرایش]- بالهٔ «صد بوسه» در سال ۱۹۳۵ توسط برونیسلاوا نژینسکا در کاونت گاردن اجرا شد.
- نینو روتا، آهنگساز ایتالیایی، در کودکی اپرایی با نام «شاهزادهٔ خوکبان» ساخت.
- در دههٔ ۱۹۵۰، بوریس چایکوفسکی، آهنگساز روس، موسیقی نمایشی برای نسخهٔ رادیویی داستان ساخت.
فیلم
[ویرایش]- انیمیشن «چوپان خوک» به کارگردانی جین دیچ در سال ۱۹۷۴ بر اساس تصویرسازیهای بیورن وینبلاد ساخته شد.
- نسخههای مختلفی از این داستان در قالب فیلمهای زنده یا انیمیشن در شوروی، آلمان، ژاپن و دانمارک ساخته شدهاند.
انتشار
[ویرایش]داستان برای نخستین بار در ۲۰ دسامبر ۱۸۴۱ در کپنهاگ، دانمارک، توسط ناشر مشهور C.A. Reitzel منتشر شد. نخستین ترجمهٔ انگلیسی آن در سال ۱۸۴۶ توسط چارلز بونر در کتاب A Danish Storybook منتشر گردید.
پیوند به بیرون
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ Thompson, Stith (1977). The Folktale. University of California Press. pp. 155-156. شابک ۰−۵۲۰−۰۳۵۳۷−۲.
- ↑ Opie, Iona; Opie, Peter (1974). The Classic Fairy Tales. Oxford and New York: Oxford University Press. pp. 230–1. ISBN 0-19-211559-6.
- ↑ «Australia Dancing - Cent baisers, Les». web.archive.org. ۲۰۰۶-۰۸-۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۲۸.
- ↑ "The Swineherd". Wikipedia (به انگلیسی). 2024-12-15.