هیباکوشا (انگلیسی: Hibakusha) کلمه ژاپنی است که برای قربانیان بازمانده از انفجار بمب اتمی در هیروشیما و ناگاساکی در سال ۱۹۴۵ به کار برده میشود. این کلمه به معنای «اثرات انفجار بر مردم» به افرادی که در معرض واپاشی هستهای انفجار بمب قرار داشتند به کار میرود.[۱]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ "Overseas Atomic Bomb Survivors Support Program". Atomic Bomb Survivors Affairs Division Health And Welfare Department Nagasaki prefectural Government. Archived from the original on 2007-09-30. Retrieved 2007-08-25.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Hibakusha». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۹ اوت ۲۰۱۸.
انتقادات و بحثها درباره کمیسیون آسیبهای بمب اتمی (ABCC)
کمیسیون آسیبهای بمب اتمی (ABCC، Atomic Bomb Casualty Commission، 1946–1975) اطلاعاتی درباره تأثیرات پزشکی بمب هستهای بر هباكوشا جمعآوری کرد بدون اینکه هیچگونه مراقبت پزشکی، کمکهای انسانی، یا جبران مالی برای مطالعاتی که میتوانست یک روز کامل برای جمعیتی که از قبل فقیر بود طول بکشد، ارائه دهد. با اینکه این کمیسیون بخشی از مقامات اشغالگر نبود، به عنوان ابزاری برای جمعآوری اطلاعات برای ایالات متحده عمل کرد. در حالی که پزشکان ژاپنی و آمریکایی بر روی پروژه کار میکردند، ایالات متحده در نهایت مالک تمام دادههای تحقیقاتی، مطالعات، عکسها و نمونهها (از جمله اعضای بدن که گاهی بدون رضایت خانواده برداشته میشد) شد که بسیاری از آنها هنوز در ایالات متحده باقی ماندهاند. اطلاعات جمعآوریشده توسط پزشکان در طول دوره اشغال اجازه انتشار یا به اشتراکگذاری در ژاپن را نداشت. این شامل گزارشهای پزشکی و آتوپسیهای هباكوشا میشد[۱]. اکثر گزارشها در مورد پیامدهای انسانی بمب در ایالات متحده و ژاپن سرکوب شدند. از پروپاگاندای نیز برای رد کردن یافتههای پزشکی، به ویژه در مورد اثرات تابش، در مطبوعات آمریکایی استفاده شد[۲]. در حالی که پزشکان ژاپنی بیماران را درمان میکردند و دادههای مربوط به بیماران را جمعآوری میکردند و سوابقی ایجاد میکردند، این گزارشها بعداً توسط ایالات متحده گرفته شد، از انتشار آنها جلوگیری شد و در آرشیو ملی در مریلند دسترسی به آنها هنوز دشوار است[۳]. برخی از نمونههای انسانی و مطالعات بالینی تا مه 1973 در ایالات متحده نگهداشته شدند، که موجب نگرانی خانوادههای هباكوشا شد[۴].
بسیاری از هباكوشا شهادت دادند که مجبور به برهنه ماندن برای ساعتها در حالی که توسط ABCC عکاسی، فیلمبرداری و مانند آزمایشهای علمی مورد بررسی قرار میگرفتند، احساس تحقیر میکردند. آنها مجبور به تحمل شرمندگی در نمایش طاسی شدید، ارائه نمونههای خون و انجام برداشت بافت بدون هیچ حمایتی بودند[۵][۶]. قربانیان گزارش دادند که از ABCC مزاحمتهای زیادی را تجربه کردهاند، که اغلب آنها را برای معاینات فرا میخواند یا حتی بدون رضایت والدین (یا با وجود اعتراضات والدین) کودکان را از مدارس خارج میکرد[۷][۸]. ساعتها معاینه، بار دیگری برای هباكوشا ایجاد میکرد و آنها را از یافتن شغل با دشواری مواجه میکرد، بدون اینکه هیچ جبران مالی یا حتی نوشیدنیای برایشان فراهم شود، علیرغم فقر شدیدشان. ABCC همچنین تعداد زیادی آتوپسی، تا 500 مورد در سال، انجام داد و بافتها و اعضای بدن را برداشت و اغلب بدون رضایت خانواده به ایالات متحده ارسال میکرد[۹]. این آتوپسیها اغلب بلافاصله پس از مرگ انجام میشد و به درد و رنج خانوادهها افزوده میکرد. بازماندگان تحت آزار و اذیت مداوم قرار میگرفتند بدون هیچ نوع جبران خسارتی، و متوفیان، از جمله کودکان، مورد تشریح قرار میگرفتند.
بیشتر زنان باردار بازمانده در زمان بمباران دچار سقط جنین شدند، در حالی که نوزادان بازمانده به دلیل تابش شدید پرتو در رحم از میکروسفالی، بیماریهای قلبی، عقبماندگی شدید ذهنی و تاخیرهای رشدی رنج میبردند. به زنان گفته شد که استرس و سوءتغذیه علت این مشکلات است و آنها خود را مقصر میدانستند. به دلیل سانسور، آنها تنها بعداً از دلایل واقعی این ناهنجاریها آگاه شدند[۱۰][۱۱].
بدون دادههای موجود، نمیتوانستند نتیجهگیری کنند و این امر انتشار اطلاعات در مورد هباكوشا را ممنوع میکرد. به دلیل سانسور گزارشها، هیچ فرد ژاپنی نمیتوانست از پیامدهای تابش پرتوها آگاه شود و این مسئله منجر به مرگ کسانی شد که در معرض تشعشع باقی مانده بودند. برای هباكوشای فوتشده، برداشت اعضای بدن بدون رضایت خانوادهها، خواستههای آنها را نقض میکرد. برای بازماندگان، سوابق پزشکیشان که برای بازماندگان طولانیمدت برای اثبات وضعیت هباكوشا و دریافت کمکهای پزشکی مناسب حیاتی بود، اغلب گم میشد[۱۲]. زمانی که گزارشهای پزشکی قابل دسترسی شدند، برای بسیاری از هباكوشا دیگر خیلی دیر بود[۱۳].
هنگامی که هباكوشا در نهایت از دولت ژاپن کمک پزشکی دریافت کردند، مجبور به ارائه مدارکی برای اثبات وضعیت خود بودند. از آنجا که بیش از 23,000 قطعه داده، از جمله گزارشهای بالینی، بقایای انسانی و سایر مواد، تا مه 1973 به عنوان اسرار دولتی در ایالات متحده طبقهبندی شده بودند، بسیاری از هباكوشا در اثبات وضعیت خود دچار مشکل شدند[۱۴][۱۵].
پیوند به بیرون
- Nagasaki Archive
- White Light/Black Rain official website بایگانیشده در ۵ ژوئن ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine (film)
- Voices of the survivors from Hiroshima and Nagasaki
- Voice of Hibakusha "Eye-witness accounts of the bombing of Hiroshima"
- Hibakusha, fifteen years after the bomb (CBC TV news report)
- Virtual Museum "Hibakusha testimonies, coupled with photographs, memoirs and paintings, give a human face to the tragedy of the A-bombing. Starting in 1986, the Hiroshima Peace Culture Foundation initiated a project to record hibakusha giving testimonies on video. In each year since, the testimonies of 50 people have been recorded and edited into 20-minute segments per person"
- The Voice of Hibakusha
- Atomic Bomb Casualty Commission ABCC
- Radiation Effects Research Foundation website
- "Survival in Nagasaki." بایگانیشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
- "Living with a double A-bomb surviving parent." بایگانیشده در ۳۰ مه ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine
- "Fight against the A-bomb." بایگانیشده در ۸ ژانویه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
- "Contribute actively to peace." بایگانیشده در ۲ ژوئیه ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine
- Hibakusha Testimonies – Online reprints of published sources including excerpts from the Japan Times.
- Hibakusha Stories "Initiative of Youth Arts New York in partnership with Peace Boat, the Hiroshima Peace Culture Foundation, the United Nations Office for Disarmament Affairs, and New York Theatre Workshop."
- A-Bomb Survivors: Women Speak Out for Peace – Online DVD Testimonies of Hiroshima and Nagasaki Hibakusha with subtitles in 6 different languages.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 148, 182..
- ↑ Noam Chomsky, entretiens avec Laray Polk (201). Guerre nucléaire et catastrophe écologique: entretiens avec Laray Polk (به فرانسوی). Marseille: Agone. p. Annexes 133-143. ISBN 978-2-7489-0204-4.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 113..
- ↑ Selden, Kyoko Iriye, and Mark Selden, editors (1989). The Atomic Bomb Voices from Hiroshima and Nagasaki. M.E. Sharpe. p. 114-118.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 180-181.
- ↑ Plus je me souviens, plus je souffre
- ↑ Southard; Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 227, 180-181, 193.
- ↑ Selden, Kyoko, and Mark Selden, eds. (1989). The Atomic Bomb: Voices from Hiroshima and Nagasaki. Armonk, NY.: M.E. Sharpe. p. 114-118, 183.
- ↑ Southard, Susan. (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 186.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 190..
- ↑ May E. Grzybowski (2018). Knowledge and Power in Occupied Japan : U.S.Censorship of Hiroshima and Nagasaki (به انگلیسی). Bard College: Bard Digital Commons. p. 52-65.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 148.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 195.
- ↑ Selden, Kyoko, and Mark Selden, eds. (1989). The Atomic Bomb: Voices from Hiroshima and Nagasaki. Armonk, NY:: M.E. Sharpe. p. 114-118.
- ↑ Southard, Susan (2015). Nagasaki: Life after Nuclear War (به انگلیسی). New York: NY: Viking. p. 227.