نظریه وصفی نامهای خاص این است که معنا یا محتوای معنایی از یک نام خاص برابر است با توصیفاتی که گویشوران یک زبان به آن اسم نسبت میدهند، و مرجعشان همان شیءایست که آن توصیفات را برآورده کند. برتراند راسل و گوتلوب فرگه هردو از مدافعین نظریه وصفی شناخته میشوند که گاهی نظریه فرگه-راسل گفته میشود.[۱]
در دهه ۱۹۷۰ میلادی، این نظریه توسط نظریه پردازان عِلّی مانند سول کریپکی، هیلاری پاتنم و دیگران مورد حمله قرار گرفت. با این حال، این نظریه در سالهای اخیر و به ویژه در قالب آنچه که نظریات دو بعدی معنا نامیده میشوند، احیا شدهاست. نظریه اخیر، بواسطه افرادی دیوید چالمرز و دیگران شناخته میشود.
جستارهای وابسته
یادداشت
- ↑ See e.g. Kripke, Naming and Necessity p.29
منابع
- Russell, Bertrand. On Denoting. Mind. 1905.
- Kripke, Saul. Naming and Necessity. Basil Blackwell. Boston. 1980.
- Frege, Gottlob. On Sense and Reference. In P. Geach, M. Black, eds. Translations from the Philosophical Writings of Gottlob Frege. Oxford: Blackwell. 1952.
- Soames, Scott. Reference and Description. 2005.
- Katz, Jerrold. Names Without Bearers. 2005.
- Chalmers, David. Two-Dimensional Semantics. in E. Lepore and B. Smith, eds. The Oxford Handbook of Philosophy of Language. Oxford University Press. 2005.