این صفحه مطابق سیاست حذف ویکیپدیا برای حذف در نظر گرفته شده است. لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این صفحه، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید. در ویرایش آزاد هستید، ولی صفحه نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه دربارهٔ ادغام یا انتقال صفحه در مدت بحث، راهنمای حذف را بخوانید. |
میربازعلی،(زند در اوخر قرن 12 و اوایل قرن 13)
نام میربازعلی در تاریخ سیاسی افغانستان در کنار نام میریزدان بخش، (۱۱۶۹–۱۲۱۱ش) یکی از میران مقتدر، نیکنام، شجاع، سیاست مدار میران هزاره بود.
نقشه قتل میربازعلی و میریزدان بخش
نیکنامی ومحبوبیت میربازعلی و میریزدان بخش در میان مردم، به حدی موجب سرمایه اجتماعی بزرگی شده بود که امیر دوست محمد خان[۱](1793ـ 1863) رنج میبرد، برای به دام انداختن و کشتن میریزدان بخش و میر بازعلی از هیج تلاش کوتاه نمیآمد. امیردوست محمدخان بار اول از طریق قسم به قرآن و قزلباشان کابل میریزدان بخش را دستگیر و قصد قتلش را داشت که موفق به این کار نشد، با دوم امیر از طریق قسم و قرآن توسط محمد خان کاکر حاکم بامیان و محمد علی بیگ میر یزدانبخش و میربازعلی و دیگر میران معاصر را به دام انداخت وطرح قتل آنان را داشت، میربازعلی با دقت سیاسی و فهمی و شناختی که از امیرکابل داشت، مسائل را درک کرد و سعی کرد از معرکه خود را خارج کند، ولی نتوانست میریزدان بخش را متقاعد کند که باید بازگردد.
فهم سیاسی میربازعلی
در این رابطه چارلسی میسن مینویسد: «اتحاد و دوستی خان با محمد علی بیگ در بین هزاره ها سوظن به وجود میآورد اولین شخص که در این سوظن شریک بود میربازعلی بود که بعد میریزدانبخش مهمترین رهبر هزارههای به شمار میرفت، او مریضی را بهانه آورد و از خان اجازه رخست خواست خان هم از روی خشم موافقت نمود. اما اظهار داشت میربازعلی دوباره در حضور خان ظاهر نگردد، ضمنا دستور داد که میربازعلی با پسرش را با تعداد سواره در اوردگاه بگذارد. همان شب میربازعلی با پسرش و حدود پنجصد سوار اوردگاه خان را ترک گفتند.» (میریزدان بخش، ص 242)[۲]
بااینکه میریزدان بخش به میربازعلی دستورمیدهد پسرش را و تعداد سوار در اوردگاه بگذارد، ولی میربازعلی به ضوح درک میکند شرایط ناگوار است. به همین دلیل میرفتحعلی فرزند ارشد میربازعلی که همراهش بود با خود از اوردگاه خارج میکند ولی موفق نمیشود وخامت شرایط را به میر یزدانبخش متوجه بسازد. مهمترین رهبر، و کاریزماتیک ترین شخصیت تاریخ هزاره ها توسط امیر دوست محمد خان به شهادت میرسد.
میربازعلی بعد از میریزدان بخش
در سطح کلان سیاسی میربازعلی، آن شخصیت کاریزماتیک، تاثیرگذار و با جاذبه معنوی که میریزدانبخش داشت، نداشت هر چند تلاش کرد انسجام و هماهنگی که شهید میریزدانبخش خلق کرده تا حدودی حفظ کند ولی به دلیل تلاشهای دربار دوست محمد خان، سعی کرد اختلافات داخلی بین میران هزاره ایجاد کند.
کارهای مهم
بعد از شهادت میریزدانبخش، میربازعلی را گرفتار سرکوپ ازبکان و شبیخونهای آنان میکند، ظاهرا به تحریک امیرکابل ازبکان، به مناطق تحت سیطره میر تعدادی راهزنان ازبکان حمله میکرده و مردم هزاره را دستگیر میکردند، ضمن تارج مال و اموال آنان، خود هزاره ها به عنوان زندانی میگرفتند و به ترکستان عنوان غلام و کنیز میفروختند.
میربازعلی بعد از عمری سیاست و کیاست و خدمت به مردم شریف هزاره در بین قوم خود در میگذرد و با احترام و تجلیل در کوه بیرون تکاب سربلاغ به سرای ابدی اش میآرامد.
فرزندان
بنابر روایت مشهور سینه به سینه در کوه بیرون منقول است. میر تنها فقط سه پسر داست،
1. میرفتحعلی،
2. میرمحمد ظفر،
بعضی دیگر روایت های هم سینه به سینه نقل شده است ایشان دو فرزند دیگر به اسم
4. میر رضا بخش
گفته شده است.
- ↑ "دوستمحمد خان". ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد. 2025-01-19.
- ↑ میریزدانبخش [محمد اکرم گزابی]. اسماعیلیان قم. ۱۳۷۲.