این صفحه مطابق سیاست حذف ویکیپدیا برای حذف در نظر گرفته شده است. لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این صفحه، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید. در ویرایش آزاد هستید، ولی صفحه نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه دربارهٔ ادغام یا انتقال صفحه در مدت بحث، راهنمای حذف را بخوانید. |
![]() | مثالها و چشماندازهای موجود در این نوشتار یا بخش ممکن است دارای سوگیری گسترده یا پوشش نامتناسب نسبت به یک یا چند منطقهٔ خاص باشند. (آوریل ۲۰۲۵) |
![]() | این مقاله مشابه نتیجهٔ تحقیقات شخصی، تألیفات شخصی یا یک انشای استدلالی است که بیانگر نظرات شخصی یک ویرایشگر ویکیپدیا است یا یک استدلال دست اول دربارهٔ موضوع را منعکس میکند. (آوریل ۲۰۲۵) |
![]() |
![]() | این مقاله احتمالاً حاوی تحقیق دستاول است. (آوریل ۲۰۲۵) |
ایران یک کشور چند قومیتی است که گروههای مختلف قومی از جمله فارسها، کردها، لُرها، عربها، بلوچها، ترکمنها و قبایل ترکزبان را در خود جای داده است. براساس منابع، اکثریت کشور (۶۱٪) را فارسها[۱] تشکیل میدهند که این گروه قومی نقش برجستهای در ساختارهای قدرت کشور دارد.[نیازمند منبع] برخی گزارشها اشاره دارند که روابط میان گروههای قومی در ایران تحت تأثیر چالشهایی مانند تبعیض و حاشیهسازی قرار گرفته است.[۲][۳][۴]
گزارش سازمان ملل
گزارش مأموریت حقیقتیاب مستقل بینالمللی سازمان ملل در خصوص ایران بیان میکند که اقلیتهای قومی و مذهبی، بهویژه کردها و بلوچها، در جریان سرکوب اعتراضات توسط دولت از سال ۲۰۲۲، با سرکوبهای نامتناسبی مواجه شدهاند. این گروهها از نقضهای شدید حقوق بشر رنج بردهاند که شامل کشتارهای غیرقانونی، اعدامهای فراقضائی، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، تجاوز، ناپدیدسازیهای اجباری و آزارهای مبتنی بر جنسیت میشود. بسیاری از این موارد ممکن است جنایات علیه بشریت محسوب شوند.
همچنین، کودکان این جوامع اقلیتی از بدرفتاریهای جدی نظیر قتل، آسیب دیدگی، بازداشت و خشونت جنسی رنج بردهاند، که پیامدهای طولانیمدتی برای آنان داشته است. اعتراضات، که با مرگ ژینا مهسا امینی، زن کُرد ایرانی، آغاز شد، مشارکت قابل توجهی از گروههای اقلیتی را مشاهده کرد؛ گروههایی که از فقر و تبعیض سیستماتیک رنج میبرند. واکنش نظامی دولت در مناطق با جمعیت اقلیتی، باعث شد که این جوامع بیشترین تعداد کشتهشدگان و زخمیها را داشته باشند.
مأموریت حقیقتیاب بر ضرورت رسیدگی فوری به تبعیضهای طولانیمدت علیه اقلیتهای قومی و مذهبی ایران تأکید کرده است.[۵]
گزارش FLDD و FIDH، و DHRC
گزارش سالانه سال ۲۰۱۰ فدراسیون بینالمللی حقوق بشر (FIDH)، لیگ ایرانی دفاع از حقوق بشر (LDDHI) و مرکز دفاع از حقوق بشر (DHRC) بررسی گستردهای از شیوههای تبعیضآمیز وسیع علیه اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران ارائه میدهد. این گزارش اشاره میکند که سیاستهای دولت ایران بهطور سیستماتیک چندین گروه قومی از جمله اعراب، آذریها، بلوچها و کردها را در معرض بیعدالتی قرار داده است. همچنین اقلیتهای مذهبی از جمله بهائیان، اهل سنت، صوفیان، مسیحیان، یهودیان و دیگر گروهها نیز تحت محدودیتها و تبعیض قرار دارند.[۶][۷][۸]
تبعیض قومی
گزارش تأکید میکند که اقلیتهای قومی ایران با چالشهای اجتماعی-اقتصادی قابل توجهی مواجه هستند که عمدتاً به دلیل سیاستهای دولتی است که دسترسی آنها به آموزش، اشتغال، مشارکت سیاسی و خدمات بهداشتی را محدود میکند. بسیاری از مناطق اقلیتنشین، مانند مناطقی که جمعیتهای عربی، کردی و بلوچ در آنها زندگی میکنند، از کمبود توسعه و فقر مزمن رنج میبرند که با کمبود سرمایهگذاری در زیرساختها تشدید شده است. علیرغم اینکه این مناطق غنی از منابع طبیعی هستند، استانهایی که جمعیتهای اقلیتی زیادی دارند، مانند خوزستان (جمعیت عرب) و کردستان، بازده محدودی از منابع محلی دریافت میکنند، زیرا سودها اغلب به نواحی دیگر کشور منتقل میشود.
علاوه بر این، گزارش بر این نکته تأکید دارد که دولت ایران تلاشهای اقلیتهای قومی برای بیان فرهنگی خود را سرکوب میکند. این جوامع برای ترویج و حفظ زبان، فرهنگ و میراث خود با محدودیتهای شدیدی مواجه هستند. به عنوان مثال، مقامات اغلب درخواستها برای تأسیس مدارس به زبان کردی یا برگزاری گردهماییهای فرهنگی را رد میکنند و محدودیتهایی بر زبانهای غیر فارسی در آموزش و رسانهها اعمال میکنند که باعث تحمیل همگرایی به فرهنگ غالب میشود.[۸][۶]
تبعیض دینی و مذهبی
علاوه بر تبعیض قومی، اقلیتهای مذهبی در ایران نیز با سرکوبهای گستردهای مواجه هستند. جامعه بهائی، بزرگترین اقلیت مذهبی غیرمسلمان ایران، تحت آزار و اذیت سیستماتیک قرار دارد که شامل محدودیتهایی در زمینههای آموزش، اشتغال و مناسک مذهبی میشود. بهائیان از تحصیل در مقاطع بالاتر و کار در بسیاری از مشاغل دولتی محروم هستند. آنها بهطور مکرر به دلیل اعتقاداتشان دستگیر یا مورد آزار قرار میگیرند و رهبرانشان اغلب به جاسوسی یا تبلیغات متهم شده و این موضوع منجر به زندانی شدن و گاهی اوقات خشونت علیه آنها میشود.
بهطور مشابه، مسلمانان اهل سنت، که عمدتاً در میان گروههای قومی کرد و بلوچ قرار دارند، با تبعیض مذهبی مواجه هستند. علیرغم اینکه اهل سنت بخش عمدهای از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، اغلب از ساخت مساجد در شهرهای بزرگ، از جمله تهران، منع میشوند و در انتصابات دولتی نیز مورد تبعیض قرار میگیرند.
جامعه صوفی، بهویژه طریقت نعمتاللهی گنابادی، نیز گزارشهایی از حملات هدفمند دریافت کرده است، به طوری که مکانهای عبادت صوفیان تخریب شده و پیروان آنها تحت آزار و اذیت قرار میگیرند.
مسیحیان، بهویژه کسانی که از اسلام به مسیحیت گرویدهاند، با زندان، شکنجه و گاهی اوقات احکام اعدام به جرم ارتداد مواجه میشوند. حتی اقلیتهای مسیحی شناخته شدهای مانند ارامنه و آشوریها نیز محدودیتهایی در انجام مراسم مذهبی خود و دخالت در فعالیتهای اجتماعیشان دارند.[۷][۸]
بهانه امنیت ملی
یک موضوع تکراری در گزارش، استفاده دولت ایران از «امنیت ملی» بهعنوان بهانهای برای هدف قرار دادن گروههای اقلیتی است. فعالیتهای مسالمتآمیز، مانند حمایت از حقوق قومی یا مذهبی، اغلب بهعنوان جداییطلبی یا شورش برچسب زده میشود. فعالان جوامع اقلیتی بهطور مکرر مورد بازداشتهای خودسرانه، حبسهای بدون محاکمه و شکنجه قرار میگیرند. بهعنوان مثال، فعالان بلوچ و مدافعان فرهنگی عربها اغلب به همکاری با نیروهای خارجی یا فعالیت علیه امنیت ملی متهم میشوند، که منجر به احکام سختگیرانه، از جمله حکم اعدام میشود.[۶]
حاشیهنشینی اجتماعی-اقتصادی و حذف سیاسی
گزارش همچنین به حذف اجتماعی-اقتصادی و سیاسی اقلیتها اشاره میکند. مناطق اقلیتنشین قومی معمولاً در دولت ملی و ادارات محلی به میزان کمی نمایندگی دارند که این موضوع توانایی این جوامع را در رفع نیازهای اجتماعی-سیاسی خود محدود میکند. این کمبود نمایندگی با فقر گسترده و دسترسی محدود به منابع اقتصادی تشدید میشود. علاوه بر این، دسترسی محدود به آموزش باکیفیت و اشتغال، چرخهای از فقر و حاشیهنشینی اجتماعی را تداوم میبخشد که بهطور نامتناسبی اقلیتها را تحت تأثیر قرار میدهد.[۶]
نمایندگی سیاسی بسیار کم
سیستم سیاسی ایران به شدت متمرکز است و قدرت عمدتاً در دست نخبگان فارسیزبان [نیازمند منبع] و شیعه قرار دارد. این تمرکز قدرت باعث محدودیت دسترسی اقلیتهای قومی و مذهبی به موقعیتهای عالی سیاسی شده است. مناطق اقلیتنشین، مانند کردستان، خوزستان، و سیستان و بلوچستان، غالباً از نمایندگی کافی و متناسب در مجلس و سایر نهادهای سیاسی برخوردار نیستند. این کمبود نمایندگی، توانایی این اقلیتها را در دفاع مؤثر از نیازهای اجتماعی و اقتصادی خود محدود کرده است. بهعنوان نمونه، با اینکه آذریها جمعیت بزرگی از ایران را تشکیل میدهند، حضور کمرنگی در موقعیتهای کلیدی سیاسی دارند. همچنین، مسلمانان اهل سنت، بهویژه در میان جمعیتهای کردی و بلوچ، از نمایندگی در نقشهای دولتی به میزان بسیار کمی برخوردار هستند.[۹]
ترکیب قومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک نیروی نظامی و سیاسی قدرتمند در ایران، عمدتاً از مسلمانان شیعه تشکیل شده است. رهبری سپاه به شدت از پسزمینههای شیعه حمایت میکند، که با اهداف ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی همراستا است. اقلیتهای قومی و مذهبی، بهویژه اهل سنت ، در سپاه پاسداران نمایندگی محدودی دارند، که بخشی از آن به نگرانیها دربارهٔ وفاداری به ایدئولوژی شیعه دولت مربوط میشود (آلفونه، ۲۰۱۳).[۱۰]
تبعیض در دسترس به آب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نهادهای سیاسی مرتبط با آن کنترل منابع آب را در اختیار دارند و پروژههایی را برای منافع سیاسی و اقتصادی خود اولویت میدهند، نه بر اساس نیاز عمومی. آنها منابع آب را به مناطق مورد نظر خود منحرف میکنند، که باعث کمبود آب در استانهای آسیبپذیر مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان میشود. بهعنوان مثال، پروژههای انتقال آب در استانهای اصفهان و یزد اولویت پیدا کردند، در حالی که کمبود شدید آب در خوزستان و سیستان و بلوچستان وجود داشت. گزارشها همچنین نشان میدهند که برخی از شرکتهای کشاورزی و صنعتی که با سپاه پاسداران ارتباط دارند، مقادیر زیادی آب دریافت کردهاند، در حالی که کشاورزان کوچک و جوامع روستایی با کمبود شدید آب مواجه هستند.[۱۱][۱۲]
دولت مرکزی جمهوری اسلامی ایران تخصیص منابع آب را برای مراکز صنعتی و شهری در اولویت قرار میدهد، که اغلب به قیمت فدا کردن جمعیتهای روستایی و اقلیتی است. این گروهها با کمبود شدید آب، تخریب محیط زیست و از دست دادن معیشت مواجه هستند. این الگوی توسعه نابرابر نه تنها اختلافات منطقهای را تشدید میکند بلکه باعث بروز ناآرامیهای اجتماعی و بحرانهای زیستمحیطی میشود. سیاست آب ایران همچنین با تکیه بیش از حد بر ساخت سدها و پروژههای انتقال آب به مقیاس بزرگ شناخته میشود، که عمدتاً به نفع شرکتهای مرتبط با سیاست و نخبگان شهری است. این امر منجر به خشک شدن رودخانهها، تالابها و دیگر اکوسیستمهای حیاتی شده و طوفانهای گرد و غبار و فرونشست زمین را در مناطقی مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان شدت بخشیده است. چنین تخریبهای زیستمحیطی، همراه با نظارت ناکافی دولت و عدم شفافیت، شرایط زندگی برای جوامع حاشیهای را بدتر میکند و چرخههای فقر و حاشیهنشینی اجتماعی-سیاسی را تقویت میکند.[۱۳]
منابع
- ↑ «"Largest Ethnic Groups In Iran". WorldAtlas. July 18, 2019. Retrieved January 14, 2025».
- ↑ «تزهایی در باره چالشهای تبعیض اتنیکی در ایران». www.radiozamaneh.com. ۲۰۱۹-۰۴-۱۰. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۱.
- ↑ «رفع تبعیض و ستم اِتنیکی در ایران و راهبرد فدرالیسم | به پیش». bepish.org. ۲۰۲۴-۰۹-۳۰. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۱.
- ↑ «تبعیضها علیه اتنیکها و شبح جداییخواهی!». www.iran-emrooz.net. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۱.
- ↑ "Minorities in Iran have been disproportionally impacted in ongoing crackdown to repress the "Woman, Life, Freedom" movement, UN Fact-Finding Mission says". OHCHR (به انگلیسی). Retrieved 2025-03-11.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ "Discrimination against ethnic and religious minorities in Iran". Refworld (به انگلیسی). Retrieved 2025-03-11.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ "Human Rights Watch world report, 1992: events of 1991". Choice Reviews Online. 30 (01): 30–0025-30-0025. 1992-09-01. doi:10.5860/choice.30-0025. ISSN 0009-4978.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ "Human rights in Iran". Amnesty International (به انگلیسی). Retrieved 2025-03-11.
- ↑ Elling, Rasmus (2013). Minorities in Iran: Nationalism and ethnicity after Khomeini. Springer.
- ↑ Alfoneh, Ali (2013). Iran Unveiled: How the revolutionary guards is transforming iran from theocracy into military dictatorship. Aei Press.
- ↑ «Water, Corruption, and Security in Iran». New Security Beat (به انگلیسی). ۲۰۲۴-۰۱-۲۳. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۱.
- ↑ "Iran's Khuzestan: Thirst and Turmoil | Crisis Group". www.crisisgroup.org (به انگلیسی). 2023-08-21. Retrieved 2025-03-11.
- ↑ Hassaniyan, Allan (2024-06-01). "Iran's water policy: Environmental injustice and peripheral marginalisation". Progress in Physical Geography (به انگلیسی). 48 (3): 420–437. doi:10.1177/03091333241252523. ISSN 0309-1333.