پروژهها
مقالهها
- سینما: هتل شوالیه، صورتزخمی (همکاری)
- ادبیات روسی: مفتش اعظم، بانو با سگ ملوس
- ادبیات علمی-تخیلی: آیزاک آسیموف
گزیدهها
گاهی مردمش را تا آستانه مرگ میکشاند
با بازسازی دیوارهای اوروک،
پس از آن بی هیچ توضیحی
دیوارها را رها میکرد تا بپوسند،
و مردمش در آرزوی گذشته باشند
و خواستار تغییر.
آنها خسته از تناقضات او
و روشهای سنگدلانهاش بودند.
آنها میدانستند جهان او کهنه است
و پر از هنرهای نخاله
که باید نگاهبانش باشند اما نمیتوانند به آن جان بخشند.
گیلگمش پادشاه اوروک بود،
شهری در بین رودهای دجله
و فرات
در بابل باستان.
انکیدو در استپ به دنیا آمد
و با حیوانات بزرگ شد.
گیلگمش یک خدا و مرد بود؛
انکیدو یک حیوان و مرد بود.
داستان،
انسان شدن آن دو با یکدیگر است.
داستانی قدیمیست
اما هنوز میتوان آن را گفت
داستان مردی که عاشق دوستش بود
و او را به مرگ باخت
و دریافت قدرت آن را ندارد
که او را به زندگی برگرداند.
داستان گیلگمش است
و دوستش انکیدو.
شبی در تنهایی خویش / گیلگمش به اِآ التماس کرد / تا درگاه مرگ را به رویش گشاید / تا روح انکیدو اجازه یابد / برای یک دم به وی بازگردد.
برای یک دم، به لطف اِآ، / دو یار به هم رسیدند / و نزدیک بود که به یکدیگر دست زنند. گیلگمش ناتوان از نَگریستن / اصرار کرد تا پیش آید.
کافی برایم گریستی، / انکیدو گفت. / دوست نباید بر غم بیفزاید. / سست گشتهام، / جسمم ویران شده، نباید لمسم کنی.
باید ببینم که تو همانی، / گیلگمش فریاد کشید.
میترسم متنفر باشی / از دوستی که داشتیم / چون جاودان نماند.
گیلگمش، بیاعتنا، دست دراز کرد / به سوی تصویر دوستش / میخواست ببیند آنچه را اِآ پنهان کرده.
اگر دوستم هستی، انکیدو گفت، / نباید لمسم کنی. همانگونه باش / که اوتنپیشتیم با تو بود.
گیاهی به من داد / میدانست از دستش میدهم! / به تو دانش روحت را داد.
گیلگمش آرام بر جای ماند / در تاریکی، آگاه / از سکوتِ دوباره / و از سایههایی که برای سالها / نبودِ دوستش را در بر داشت، / گویی همینک / از خاطره / به زندگی بازگشته است.
همهمه در شهرش / و صدای خنده از بیرون / به گوشش رسید، یا / تنها رویایی دیگر بود / یا حیلههای دیگرِ لطفِ اِآ؟
مهم نبود کدامست، بیرون رفت / برای آنکه خودش نظاره کند / که چه آنها را / به جشن کشانده.
انسان در شهرها زندگی میکرد و زمین را میشکافت. زمینی که آب به آن راه نداشت، شبانان بودند با گلههایشان (نگران از گرگ و شیر). دورتر، دنیای وحشی، ماوای شکارچیان و پناه قانونگریزان؛ در آنجا مردی که غزالها بزرگ کردند با نام انکیدو. در مسافت چندین ماهه از دنیای وحشی، در فراسوی چندین رشته کوه، جنگل سدرِ مقدس بود؛ میگفتند خدایان در آنند. غولی مهیب نگاهبانش، با نام هومبابا. جایی در کناره جهان که عقربمردان بودند، دو کوه ماشو بود که خورشید در آن طلوع و غروب میکرد. باز هم دورتر، در پایان دیگرِ «راه خورشید»، «باغ گوهران» بود و در میخانهای بر کناره اقیانوسی گذرناپذیر (که زمین را احاطه کرده بود)، ایزدبانوی اسرارآمیز، شیدوری، در پرده خردمندی میبخشید. در آنسوی اقیانوس، «آبهای مرگ» بود و فرای آنها در جزیرهای دورافتاده (که در آن دوباره دجله و فرات از اعماق سربرمیآوردند)؛ دور از همه انسانها، به جایی که تنها قایقرانی با نام اور-شانابی راه به آن داشت؛ پادشاه پیش از طوفانی با نام اوتا-ناپیشتیِ دورافتاده زندگی میکرد؛ بازمانده از طوفانی که انلیل در سپیدهدم تاریخ به پا کرد و مرگی شوم را به جان بشر انداخت.
داستان به گونهای روایت میشود که شخصی به فردی دیگر مهمترین مسائل زندگیاش را بازگو کند: آرام و بدون وقفه، با صدایی آرام... اخلاقیات خاص و پیامی در آن وجود ندارد.
چخوف تشخیصی ایجاد کرده است که به تمامی به او تعلق دارد: موضوع وحشتناک این است که سطح زندگی روزمره، خود نوعی تراژدی و پوسته بسیار سفت است؛ انرژی آتشفشانی انسانها هیچ شانسی برای ظهور ندارد.
محقق نشدن رویا ... از ارزش و اعتبار خود رویا کم نمیکند: رویای زندگی خود را ساختن فارغ از جنسیت، رنگ، طبقه و ... (خلق کردن رویا و خود و زبان)
داوری و مسوول برگزاری جایزه مقاله سال
- داوری دورهٔ پنجم و ششم جایزه مقاله سال
- مسوول برگزاری دورهٔ هفتم جایزه مقاله سال
نامزدی
- گمب: اوتنپیشتی، حماسه گیلگمش
- گمخ: داستان گودام، نامو (الهه)، اراگال، اورشانابی، شیدوری، آنو، انوگی
ناظری
- گمب: قابوسنامه، برادران کارامازوف، مرزباننامه، دیوید فینچر، گیلانشاه زیاری
- گمخ: روجا
پیگیری
- به ترتیب: داستان گودام، نامو (الهه) (آترا-هاسیس، اوتنپیشتی)، اراگال (گیلگمش، آترا-هاسیس، اوتنپیشتی)، آنو (پسزمینه)، آلالو (گیلگمش، آنو، انوما الیش، کوماربی و تشوب)، انوگی (گیلگمش، آترا-هاسیس، اوتنپیشتی)، شاسوراتو (گیلگمش، آترا-هاسیس، اوتنپیشتی)، هومبابا، آنشار (انوما الیش، آنو)، مومو (ایزد) (انوما الیش)
- انوما الیش: آنشار، مومو (ایزد)
- شخصیتها: اورشانابی، ارورو، شیدوری، نینسون، شمش، مامیتو
- شعرهای سومری: مرگ بیلگمس، بیلگمس و جهان زیرین
- دور دوم: آنتو
جایزهها

جایزهٔ چهار
بابت مقالهٔ نرگاو آسمان

جایزهٔ چهار
بابت مقالهٔ آترا-هاسیس